به گزارش
چهاربهاران، انقلاب ایران از معدود انقلابهایی است که تئوری پردازها دنیا نتوانسته اند همانند انقلابهای پیشین از جمله انقلاب روسیه و فرانسه ان راتحلیل کنند؛ چرا که از نگاه جامعه شناختی و سیاست انقلاب ها ریشه مادی و متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه اند و هیچ گونه جایگاهی برای ایدئولوژی در انقلاب قائل نیستند.
پیدایش انقلاب اسلامی ایران بدلیل ماهیت منحصر بفرد خود در تقابل علمی و عملی با تئوریهای مصطلح جهان قرار گرفته است و اصالت نظریه ها را به چالش فرا خوانده است و بنظر می رسد برای تبین دلایل شروع و استمرار انقلاب اسلامی می بایست زاویه دیگری مبنای تحلیل و تئوری این واقعه بزرگ قرار گیرد.
لیبرالیستها با نگاه جدایی دین از سیاست و مارکسیتها با شعار ایستایی جامعه تویط دین چگونه می توانند به انقلاب ایران را ماهیتی دینی ببخشند، برخی نوگرایی سیستم و تقابل سنتگرایان را عامل انقلاب معرفی کردند و برخی حتی جنبه روانشانسی خود شخص شاه را به انقلاب نسبیت دادند.
بدون شک بهترین نظریه در انقلاب اسلامی ایران را از زبان خود حضرت امام (ره) باید شنید ایشان فرمودند انقلاب ایران امدادی الهی برای مردم ایران بود و در جای دیگر رهبرفرزانه انقلاب فرمودند: انقلاب ایران بی نام خمینی (ره) در هیچ جای دیگر جهان قابل شناخت نیست.
حضرت امام (ره) انقلاب ایران را بادیگر انقلابهای دنیا متمایز ساخت ایشان انقلابها را به دو انقلاب الهی و انقلاب مادی تقسیم کرد و انقلاب ایران را انقلابی خدایی دانست؛ چرا که شعار نه شرقی و نه غربی از همان ابتدا به عنوان خط فکری انقلابیون مطرح شد ونشان از عدم تاثیر پذیری انقلاب ما از دو بلوک شرق و غرب بود چرا که در خلال جنگ سرد و قبل از انقلاب ما همه انقلابها و تغییرات سیاسی کشورها یا تمایل به لیبرالیسم غربی داشت یا جریان کمونیستی شرقی و انقلاب ما همه معادلات جهان را از طریق عدم تاسی به این دو جریان به هم زد.
با این حال می توان چنین نتیجه گیری کرد که انقلابهای صورت گرفته بر اساس معیارهای غربی وبا فرهنگ خودشان بوده است وانقلاب ما با روح غرب و سوسیالیسم شرق تناقض دارد وعدم درک انقلاب ما توسط اندیشمندان تئوری پرداز غربی و شرقی از این نکته نشات می گیرد با این حال نظریه حشرت امام مبنی بر الهی بودن انقلاب ما بیش از پیش اثبات می شود.
محمد بزرگ زاده- جامعه شناس
