به گزارش
چهاربهاران، پس از شکست استراتژی بسیار پیچیده برای تغییر حکومتهای ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی عراق و سوریه به دولتهایی کوچکتر و درعین حال وابسته، آمریکای استعمارگر و متجاوز را از طرفی در محیط داخلی و منطقه ای خودش دچار چالش ضعف و ناتوانی و عدم قدرت پوشالی سابق کرد و از طرفی دیگر این شکست و عدم دسترسی به اهداف و منافع خود در منطقه حساس خاورمیانه، در عین حمایت های بی سابقه رسانه ای، مالی و تسلیحاتی به داعش و انواع متعدد و متنوع تروریستها از طریق برخی کشورهای منطقه مثل عربستان و ترکیه، سران سیاسی و امنیتی آمریکا را به شدت زیر سوال برد.
آمریکا این بار به دنبال این است تا سوریه را از طریق محکوم کردن این کشور به استفاده از تسلیحات شیمیایی تحت فشار قرار دهد و در نتیجه با همراه کردن کشورهای استعماری اروپایی مثل فرانسه و انگلیس و حتی آلمان اجماع قابل قبولی علیه سوریه ایجاد کند.
آمریکا خوب میداند که اين اجماع باید تا حدی گسترده و دارای قدرت استراتژیک از نظر روانی باشد که حمایت مستقیم کشوری مثل روسیه و حمایت پشتیبانی کشوری مثل چین را از محور مقاومت خارج گرداند و آنها را در موضع سکوت مدیریت کند و بدین صورت دقیقا تجربه ای را که درخصوص عراق زمان صدام تجربه کرده بوده اینبار در سوریه عملی کند.
هر چند ایجاد این بار روانی در کنار خبرپراکنی های متعدد از مشارکت فرانسه و انگلیس در حمله به سوریه تا آنجا پیش رفت که آمریکا حتی زمان حمله به سوریه را نیز مشخص کرد و رژیم صهیونیستی نیز به مثابه سگ آمریکا در منطقه با حمله موشکی اش به بخشی از سوریه به ظن خود پارس ایجاد ترس انجام داده بود.
اما همه این محاسبات و معادلات با موضع گیری روسیه درخصوص انهدام موشک های پرتاب شونده علیه سوریه و البته انهدام محل پرتاب آن موشک ها برهم زده شد و طرفهای غربی را تا حدی دچار سردرگمی کرد که ترامپ طی توييت هایی پیاپی و مشوش از موضع حمله مستقیم خارج شد.
این موضع گیری روسیه حتما به دلیل تجربه موفق محور مقاومت در به کار بردن استراتژی چالش و نه سازش در قبال تروریست ها و حامیان اصلی اش یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و سعودی در عراق و سوریه است.
آنچه محرز است تفکر ابلهانه ترامپ بر این است تا با هدف قرار دادن مناطقی استراتژیک از سوریه از یک سو و هجمه روانی و رسانه ای علیه این کشور از سويي دیگر اجماعی فراگیر ایجاد کند و پس از آن با تهدید و تحت فشار قرار دادن دولت سوریه آنها را در مقابل خود با کرنش مواجه گرداند اما تجربه همکاری و هماهنگی و موفقیت جبهه مقاومت ثابت میکند این تفکر سطحی آمریکا بر فرض که به منصه عمل و اجرا برسد علاوه بر مقابله روسیه به واسطه منافعی که در منطقه دارد هرگز با کرنش طرفهای جبهه مقاومت من جمله ایران نیز قرار نخواهد گرفت چرا که سوریه از نظر ایران همچون عراق دوران صدام نیست و حتما در مقابل عامل بی ثباتی در منطقه اعم از هر قدرتی مثل آمریکا یا کشورهای فانتزی اروپایی باشد خواهد ایستاد و موضع و اقدامی پشیمان کننده و منهدم کننده نه تنها فقط درخصوص عقب راندن آن عاملان بی ثباتی از منطقه بلکه در محل ایجاد آن عاملان و سرزمین هایشان و حامیان شان را عملی خواهد کرد!
آمریکا خوب میداند نباید اقدامی کند که رژیم صهیونیستی به عنوان استراتژیک ترین حامی و به تعبیری مهم ترین اسلحه اش در منطقه به خطر بیافتد لذا تا زمانی که این احساس خطر و عدم اطلاع از نحوه و کیفیت پاسخ جبهه مقاومت نسبت به حمله احتمالی اش به سوریه را دارا نباشد حتما دچار نگرانی برای اجرا کردن لفاظی های احمقانه ترامپ درخصوص حمله مستقیم به کشورهای منطقه من جمله سوریه خواهد بود.
مرتضی دهقان- کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/
