۰

شهدایی که برای همیشه در تاریخ جاوید شدند / بازخوانی حادثه تروریستی 1389 چابهار

شهدایی که برای همیشه در تاریخ جاوید شدند / بازخوانی حادثه تروریستی 1389 چابهار

به گزارش چهاربهاران، اینکه می گویند همه ی زمین ها کربلاست و همه ی روزها عاشورا واقعیتی بزرگ است چرا که یاران جبهه حق و سربازان همیشه تاریخ حضور دارند و رویارویی این دو همیشه تاریخ در نهایت به نفع جبهه حق خاتمه یافته است.اگر آن روز در کربلا کودک شش ماهه امام حسین (ع) مظلومانه به شهادت رسید و نام علی اصغر گره گشای خیلی از مشکلات مردم ما امروز شاهد کربلایی دیگر در چابهار بودیم که در آن نوزادی دو ماهه به دست سربازان شیطان به شهادت رسید .
 نزدیک به ظهر تاسوعا بود هیئت ها به مسجد جامع شهر رسیده بودند و برای فریضه نماز آماده می شدند، آخرین دسته های سینه زنی حضرت ابا عبدالله الحسین در روزی که به برادر با وفایش، سقای کربلا حضرت ابوالفضل عباس منتسب بود به میدان شهدا نزدیک می شدند.
فریاد یا ابوالفضل دسته سینه زنی هیئت شیلات به میدان نزدیک و نزدیکتر میشد.ناگهان یکی از شقی ترین انسانها از نسل ابن ملجم و شمر و اجدادشان که در طول تاریخ بر ضد مسلمانان فجیع ترین جنایات را مرتکب شده بودند کمربند انتحاری خود را در میان هیئت ، درمیان زن و کودک دو ماهه و خردسال منفجر می کند و ترکشها یکی پس از دیگری عاشقان و حسینیان را همچون سقای کربلا نقش برزمین میکند و فریاد و ناله های الله اکبر و یاحسین با صدای طبل هیئات در آمیخته شد.
قدم به قدم هیئت پیکر پاک شهدای شیعه و سنی فرش خیابان شده بود خون شیعه و سنی در هم آمیخته شد و خود سندی شد بر نقش بر آب شدن تفکر پلیدی که با اهداف سیاسی و تفرقه انگیز بانب چنبن جنایاتی می شوند که تاریخ به خود ندیده است.
به منزل شهید چراغ مکان می رویم شهیدی که از خانواده اهل سنت بود و از اول محرم آن سال همچون ایام محرم سالهای قبل در کنار هیئات نگهبان و حارث سینه زنان شیعه بود. در آن روز آن بزرگروار با شنیدن صدای انفجار عامل اولی در حال سوار شدن بر موتور گشت زنی خودش بود یکی از همین ترکشها به بدن او میخورد و اورا نقش برزمین کرد و شهادت را نصیبش کرد.
پدر شهید چراغ مکاندرباره او می گوید: عبدالرحمان وقتی مامورتی را دریافت می کرد از یکساعت قبل لباس و پوتین را با عشق و علاقه می پوشد و با همان صورت در خانه می نشست و منتظر حرکت به سمت ماموریت مورد نشر می شد.
وی درادامه می گوید: فرزند من همه عضو بسیج هستند و برادر دیگرش با افتخار بعد از شهادت عبدالرحمان پرچم او را در دست گرفته و هم اکنون حفظ و حراست از هیئات را بر عهده دارد.
در نگاه ساده این تصاویر بی جان هزار زندگی نهفته است. شجاعتی همراه باعشق که باعث شد بدون ترس از مرگ بلکه با اشتیاق تمام به سوی آرماان خویش گام بردارند در نگاهشان موج می زند.
بعضی از شهدای مظلوم این حادثه محصل بودند به سراغ همکلاسیهای شهدا رفتم جای خالی شهدا همچنان خالی بود و با گلهای پرپر و شمع خاطره آن شهدا همچنان زنده بود .
 همکلاسیهای سونا از همه دلتنگ تر بودند باورشان نمیشد که دیگر سونا در میانشان نیست ، نمیدانم چه خصلتی است در میان شهدای از دست رفته که خوبیها ، رفتارو اخلاق نیکشان زبان زد همه بازماندگان و دوستانشان است.
همکلاسیهای شهدا در کنار تحصیل علم درس بزرگ شهادت را نیز آموختند درسی که نوه سیدالرمرسلین و سید شباب اهل جنه امام حسین(رض) تا قیامت بر پهنه تاریخ حک کرد و ان درس ، درس شهادت بود.
 
شنبه ۸ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۰
کد مطلب: 450315
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *